تاجالدین تبریزیتاجُ الدّینِ تَبْریزی، علی بن عبدالله، [۱]
نوادر المخطوطات العربیة، بیروت، ۱۹۷۵م.
محدث و فقیه شافعی با گرایشهای صوفیانه بود. وی در اردبیل به دنیا آمد و در تبریز سکنا گزید. [۲]
صفدی، خلیل، اعیان العصر، ج۲، ص۲۰۷، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
۱ - اساتیداو برخی دانشها همچون ریاضیات و فلسفه، اصول فقه، علم خلاف و نحو را به ترتیب نزد کسانی چون کمالالدین حسن شیرازی، قطبالدین شیرازی، علاءالدین نعمان خوارزمی و رکنالدین حسن استرابادی آموخت. [۳]
تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ج۱، ص۲۰۷- ۲۰۸، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی).
وی در ۳۰ سالگی به دریافت اجازۀ افتا نایل آمد و از آن پس به افتا، تولیت خانقاه و تدریس در مدارس پرداخت. [۴]
تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ج۱، ص۲۰۷- ۲۰۸، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی).
[۵]
افلاکی، احمد، مناقب العارفین، ج۱، ص۵۰۳، به کوشش تحسین یازیجی، تهران، ۱۳۶۲ش.
او در همان دهههای نخست، زمانی که در دیار خود به سر میبرد، به تصوف نیز گرایش یافت؛ کمالالدین احمد بن عربشاه اوحدی از شاگردان اوحدالدین کرمانی او را تلقین ذکر گفت، و تاجالدین ابراهیم، مشهور بهشیخ زاهد [۶]
معصومعلیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، ج۲، ص۳۱۱، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۳۹-۱۳۴۵ش.
بر او خرقه پوشاند و بدینسان، به صوفیان طریقۀ سهروردیه پیوست. [۷]
تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ج۱، ص۲۰۸، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی).
۲ - سفرهابه درستی دانسته نیست که او در چه زمانی اردبیل را به قصد تبریز ترک کرد؛ با این حال، با توجه به یادکرد تاجالدین از تلقین ذکر به وی در اردبیل، [۸]
تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ج۱، ص۲۰۸، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی).
به نظر نمیآید خروج از آنجا در سنین کودکی روی داده باشد.در همین دوران به مراغه، سلطانیه و شهر زور هم سفر کرد. [۹]
تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ج۱، ص۲۰۸، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی).
[۱۰]
ابن رافع سلامی، محمد، تاریخ علماء بغداد، ج۱، ص۱۴۹، به کوشش عباس عزاوی، بغداد، ۱۳۵۷ق/ ۱۹۳۸م.
به نظر میرسد در همین حدود زمانی توانسته است با کسانی چون بیضاوی ملاقات کند. [۱۱]
تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ج۱، ص۲۰۸، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی).
تاجالدین در حدود ۴۰ سالگی راهی بغداد شد [۱۲]
تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ج۱، ص۲۰۸، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی).
و ۵ سال اقامت در عراق امکان همنشینی و مناظره با عالمانی همچون علامۀ حلی را برای وی فراهم کرد و آنگاه در ۷۲۱ق/۱۳۲۱م از بغداد به قصد حج راه مکه، و سپس مصر را در پیش گرفت. [۱۳]
تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ج۱، ص۲۰۸، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی).
از آن پس تا پایان عمر در قاهره ماند و در مدرسۀ حسامیه سکنا گزید [۱۴]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۳۲۱-۳۲۲، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
و از محدثان بزرگ آن دیار همچون علی بن عمر وانی، یوسف بن عمر ختنی، یونس بن ابراهیم دَبوسی و بدرالدین ابن جماعه حدیث شنید. [۱۵]
ابن رافع سلامی، محمد، تاریخ علماء بغداد، ج۱، ص۱۴۶، به کوشش عباس عزاوی، بغداد، ۱۳۵۷ق/ ۱۹۳۸م.
گویا بیشتر سماع حدیث وی در قاهره بوده است. ۳ - فعالیتهااو در آن شهر متولی و مدرس مدرسۀ حسامیۀ طُرُنطای شد و به افتا پرداخت. [۱۷]
ابن رافع سلامی، محمد، تاریخ علماء بغداد، ج۱، ص۱۴۶، به کوشش عباس عزاوی، بغداد، ۱۳۵۷ق/ ۱۹۳۸م.
تاجالدین افزون بر حدیث و فقه، در زمینۀ تفسیر هم توانا بود. ضمن آنکه داوودی نام وی را در شمار مفسران [۱۸]
داوودی، محمد، طبقات المفسرین، ج۱، ص۴۱۰-۴۱۲، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
آورده، سبکی هم به نگارش اثری در تفسیر توسط وی [۱۹]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۱۰، ص۱۳۸، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
اشاره کرده است.شاگردی او نزد برخی مؤلفانِ آثار مشهور شرق جهان اسلام، و تقیّد وی در به دست آوردن کتابها با اهتمام به سنت اقراء کتاب نزد صاحبان نسخههای مجاز و یا راویان اصلی آنها از جملۀ دیگر اسباب شهرت وی در قاهره بوده است. برای نمونه، تاجالدین شرح مشهور رکنالدین حسن استرابادی بر کافیۀ ابنحاجب در علم نحو را از خود او، [۲۰]
تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ج۱، ص۲۰۷، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی).
و الحاویالصغیر نجمالدین عبدالغفار قزوینی در فقه شافعی را به واسطۀ علی بن عثمان عفیفی از مؤلف روایت میکرد. احاطۀ وی را در تدریس این کتاب فراوان ستودهاند. [۲۲]
صفدی، خلیل، اعیان العصر، ج۲، ص۲۰۸، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
[۲۳]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۳۲۱، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
از دیگر نشانههای تأکید او بر به دست آوردن کتابها از طریق اقراء، نوشتاری از وی در آغاز نسخهای از المَنهَل الروی است که از قرائت کتاب در پی مجالساتی با مؤلف آن ابن جماعه خبر میدهد. [۲۴]
زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۴، ص۳۰۶.
[۲۵]
تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ج۱، ص۲۰۷- ۲۰۸، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی).
افزون بر اینها، ابن رافع اشاره کرده [۲۶]
ابن رافع سلامی، محمد، تاریخ علماء بغداد، ج۱، ص۱۴۶، به کوشش عباس عزاوی، بغداد، ۱۳۵۷ق/ ۱۹۳۸م.
که وی بیشتر روایات را با سماع به دست آورده است.۴ - شاگرداندر میان شاگردان وی نام بزرگانی همچون ابن رافع سلامی، [۲۷]
ابن رافع سلامی، محمد، تاریخ علماء بغداد، ج۱، ص۱۴۶، به کوشش عباس عزاوی، بغداد، ۱۳۵۷ق/ ۱۹۳۸م.
ابن هشام انصاری و ابوالفتح سُبکی به چشم میخورد.از دیگر شاگردان و راویان او محمد بن جنکلی ابن بابا، [۳۰]
مقریزی، احمد، المقفی الکبیر، ج۵، ص۵۰۸، به کوشش محمد یعلاوی، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
برهانالدین ابن رشیدی، محبالدین ناظر الجیش، شهابالدین ابن نقیب، جمالالدین امیوطی، و موسی بن کُجَک نام بُردارند.با وجود شهرت تدریس او، نسبت به آگاهیهای وی در دانش حدیث دید خوشبینانهای حاصل نگشته است. برای نمونه، ابن حجر از صفدی نقل کرده که تاجالدین در علوم حدیث از آگاهی کافی برخوردار نبوده است؛ اما به برخی دیدگاههای فقهی و ادبی وی، دست کم تا یک سدۀ بعد استناد میشده است. [۳۵]
عراقی، عبدالرحیم، التبصرة و التذکرة، ج۱، ص۱۰۳، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۳۶]
شربینی، محمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۲۲، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.
۵ - بررسی شخصیتیگزارش افلاکی [۳۷]
افلاکی، احمد، مناقب العارفین، ج۱، ص۵۰۳-۵۰۴، به کوشش تحسین یازیجی، تهران، ۱۳۶۲ش.
از شیوۀ رویارویی و بیان نقادانۀ تاجالدین نسبت به معاصران خویش در تبریز، و تعابیر افلاکی برای یاد کرد وی در ضمن این رویدادها، حکایتگر ستیزههای او با دیگر صوفیان است.افزون بر این، گفتهاند: به سبب دوری گزیدن وی از مردم و بدبینی نسبت به ایشان، در قاهره نیز بدنام گشت. [۳۸]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۳۲۱، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
صفدی [۳۹]
صفدی، خلیل، اعیان العصر، ج۲، ص۲۰۸، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
هم به تعریض گفته است: «گرچه شایعاتی بیپایه دربارۀ وی رواج یافت، این بار از مصر خارج نشد».از مجموع این گزارشها میتوان تصور کرد که وی برخوردار از روحیهای ستیزهجویانه و خویی انزواگر بوده است؛ روحیهای که شاید با فراوانی سفرها در حدود میانسالی، و هم دوری گزیدن وی از اصحاب سیاست که اشاراتی دربارۀ آن در برخی منابع بازتاب یافته است، [۴۰]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۳۲۱، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
بیارتباط نباشد.۶ - وفاتتاجالدین در قاهره از دنیا رفت و همانجا نزدیک خانقاه دُوَیداریه به خاک سپرده شد. [۴۱]
اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۳۲۲، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
۷ - آثـار۱. القسطاس المستقیم فی الحدیث الصحیح القویم، که نسخهای از آن در کتابخانۀ موزۀ توپکاپی سرای موجود است. آنچنان که خود در مقدمۀ این اثر یادآور شده، در اینکتاب روایـات صحیح و حسن را گرد آورده است. ۲. الموضوع، رسالهای است دربارۀ موضوع، مبادی و مسائل علوم مختلف که نسخهای از آن به شمارۀ ۱۸۰۵ در کتابخانۀ شهید علی پاشا در استانبول موجود است. [۴۳]
رمضان ششن، نوادر المخطوطات العربیة، ج۱، ص۲۳۰، بیروت، ۱۹۷۵م.
۳.الکافی فی علوم الحدیث، موجود در کتابخانۀ موزۀ توپکاپیسرای. شاید این کتاب همان خلاصهای است که از مقدمۀ ابن صلاح تهیه کرده است. ۴. المعیار السقیم للاحادیثِ المُعَلَّلة، در مجموعهای از برخی احادیث موضوعه در ۲ جلد که بر اساس آنچه او خود در مقدمۀ القسطاس یادآور شده، پیش از نگارش این کتاب، گرد آورده است. [۴۴]
ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۳۶، به کوشش حافظ عبدالعلیمخان، بیروت، ۱۴۰۷ق.
[۴۶]
حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۶۲۶.
[۴۷]
حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۳۷۵.
[۴۸]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۷۱۹.
گفتههایی مختصر نیز از تاجالدین دربارۀ زندگیاش در منابع مختلف نقل شده است که ابن رافع ضمن نقل قسمتهایی از آن، [۴۹]
تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ج۱، ص۱۴۶- ۱۴۹، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی).
گزارش میدهد که این مطالب را در نوشتاری به خط خود وی دیده بوده است.۸ - فهرست منابع(۱) ابن تغـری بردی، المنهـل الصافی، به کـوشش محمـد محمدامین، قاهـره، ۱۹۸۴م. (۲) ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م. (۳) ابن رافع سلامی، محمد، تاریخ علماء بغداد، به کوشش عباس عزاوی، بغداد، ۱۳۵۷ق/ ۱۹۳۸م. (۴) ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیمخان، بیروت، ۱۴۰۷ق. (۵) اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م. (۶) افلاکی، احمد، مناقب العارفین، به کوشش تحسین یازیجی، تهران، ۱۳۶۲ش. (۷) بغدادی، هدیه. (۸) تاجالدین تبریزی، علی، زندگینامۀ خودنوشت، ضمن ج۲ اعیان العصر (نک : هم، صفدی). (۹) حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون. (۱۰) داوودی، محمد، طبقات المفسرین، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۱۱) زرکلی، خیرالدین، الاعلام. (۱۲) سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م. (۱۳) شربینی، محمد، مغنی المحتاج، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م. (۱۴) رمضان ششن، نوادر المخطوطات العربیة، بیروت، ۱۹۷۵م. (۱۵) خلیل صفدی، اعیان العصر، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م. (۱۶) عراقی، عبدالرحیم، التبصرة و التذکرة، بیروت، دارالکتب العلمیه. (۱۷) معصومعلیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۳۹-۱۳۴۵ش. (۱۸) مقریزی، احمد، المقفی الکبیر، به کوشش محمد یعلاوی، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تاجالدین تبریزی»، ج۱۴، ص۵۶۶۲. ردههای این صفحه : تراجم | علمای اهل سنت | علمای قرن هفتم | فقهای شافعی | مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|